آرام در کنار هم نشسته بودند.
گربههای خیابانی کنار انسانهای بیآزار و مهربان اینگونه راحت با حس امنیت مینشینند. انسانی که از او مهربانی دیدند، غذا یا سرپناهی برایشان ایجاد کرده، در ذهن آنها امن ، قابل اعتماد و مهربان است.
#زن هر از چند گاهی دستی بر سر گربه به قصد نوازش میکشید. چند دقیقه آنجا بود و بعد بلند شد و رفت.
گربه هم همزمان در مسیری متضاد او، قدم زنان رفت....
زندگی مسالمت آمیزِ ساده ...
عکس : #آزاده_مختاری
اگر #دختری دارید او را شجاع و مهربان تربیت کنید.
به او بگویید:
" بینهایت #شجاع_باش و همزمان بینهایت #مهربان_باش."
اگر دختری داشتم فقط به او تاکید میکردم:
"همیشه #شجاع باش و بینهایت #مهربان"
عکس: #آزاده_مختاری
#دختری #شجاع_باش #مهربان_باش #شجاع #مهربان #آزاده_مختاری
“با خودش فکر کرد؛
زنده بودن چقدر شگفتانگیز و عالیاست.
اما پس چرا اینقدر دردآور است؟”
-بوریس پاسترناک
عکس: #آزاده_مختاری
زخمها یادآور چیزهایی نیستند که شکسته شدهاند، بلکه یادآور چیزهایی هستند که بوجود آمدهاند.
عکس: #آزاده_مختاری
میدانی؟
من فکر میکنم #رودخانه ها حق دارند
از ریختن به باتلاق خسته شوند
حق دارند
بروند دنبال دریا بگردند
حق دارند
مسیر #سرنوشت شان را عوض کنند
چقدر باید این #شعر را برای تو میگفتم!
چقدر باید این شعر را برای تو میخواندم!
لیلا کردبچه
عکس: #آزاده_مختاری
#رودخانه #سرنوشت #شعر #آزاده_مختاری