نانوایی سنگکی محلهٔ ما مدتی است که صنعتی شده و دستگاه است که #نان را میپزد.
وقتی خمیر آماده میشود، یک دور داخل تنورش میچرخد و بیرون میآید.
بدیهی است که اگر یک دورِ دیگر بزند، نان میسوزد.
با این حال هنوز برخی مشتریها از سنگکیِ صنعتی همان انتظار سنگکیِ سنتی را دارند و توفع دارند که نان را برایشان قدری برشته کنند!
لطفاً این فرسته را حمل بر بیحیایی من نکنید.
یک وقفنامه در حمام یزد است که در آن بند جالبی هست.
در آن بند واقف قدری «نوره» وقف کرده است!
اما چرا؟
تا نوبالغان مجبور نباشند برای درخواست پول خریدش پیش والدینشان خجالت بکشند!
برای من جالب است که واقف حواسش تا کجا که نبوده!
شما به الان نگاه نکنید که بچهها از بچگی حساب بانکی شخصی دارند.
اگر در منوی رستورانها در کنار شوربای جو (سوپ جو)، «آشِ گندم» هم بود، شما سفارشش میدادید؟
منظورم این است که آیا آش گندم را به شوربای جو ترجیح میدادید؟
آیا کلمهٔ اسفیدباج یا اسپیدباج را از زبان قدیمیترهایتان شنیدهاید؟
از ترکیب «اسفید» بهمعنی سفید و «باج» بهمعنی آش ساخته شده و گمان میکنم (مطمئن نیستم) عموم مردم آن را با نام «آشِ ماست» بشناسند.
آیا میتوانید بیآنکه از اینترنت کمک بگیرید، بگویید که «شوربا» چیست؟ لطفاً از لغتنامه هم کمک نگیرید.