داشتم پیاده میرفتم که جلویم را گرفت و گفت:
«کارت ندارم. برایم نوشابهٔ خانواده میخری؟»
قبلاً برای چیزهای مهمتری دست نیاز دراز میکردند... .
سالها پیش برای چند ماه مسئول روابطعمومی یک شرکت هوستینگ معروف (اجازه بدهید اسم نبرم) بودم.
آنموقع بحث اینترنت ملی تازه داغ شده بود.
با مدیرعامل شرکت مصاحبه کرده بودند و او هم از فواید این اینترنت در کنار اینترنت بینالملل گفته بود.
روزی که مجبور شدم متن مصاحبه را تایپ کنم، از خودم نفرت داشتم.
میخواهم بگویم آنهایی که از فرامین اینچنینی مافوق تمکین نمیکنند خیلی بزرگ هستند، خیلی... .