«لیلک» که یک غلطیاب املایی #فارسی است، علاوه بر #لیبرهآفیس برای #فایرفاکس هم افزونه دارد.
https://addons.mozilla.org/en-US/firefox/addon/lilak-persian-dictionary
هر چه میگذرد، بیشتر پی میبری که از #ادبیات هیچ نمیدانی!
برای مثال کلمهای که همهٔ عمر فکر میکردی بسیط است، درمییابی که مرّکب است و صورت کهنش هم این نبوده که امروز رایج است.
و بعد تازه باید دربارهٔ ریشهٔ اجزاء تشکیلدهندهٔ آن کلمه تحقیق عمیق بکنی و در انتها میبینی همین یک کلمه نیست و دهها و صدها کلمهٔ دیگر هم هست که تو فقط خیال میکردهای آنها را میشناختهای... .
«هیچی» کوتاهشدهٔ «هیچ چیز» است و غلط نیست.
اگر هیچی را غلط بدانید، به همین قیاس باید «قندان» را هم که کوتاهشدهٔ «قنددان» است غلط بدانید یا در متنهای کهن «بتر» را که کوتاهشدهٔ «بدتر» است غلط بدانید.
«پفیوز» را از زبان خیلیها میشنویم، اما ساختارش چیست؟
پف+یوز
«یوز» بن مضارع از مصدر یوزیدن است. یوزیدن یعنی جَستن.
«پف» چی؟
علیرضا جورابچیان (جانورشناس) میگوید:
«یوز وقتی با حادثهای غیرطبیعی مواجه میشود، چنان میترسد که بدنش پف میکند...»
پس این ترکیب به جَستندهای اشاره میکند که بسیار ترسو است.
اما چطور تبدیل به فحش شده؟
دربارهاش اختلافِنظر زیاد است.
من شخصاً نظر آقای جورابچیان را بیشتر میپسندم که ظاهراً این ناسزا برخاسته از مقاومتناپذیری و بسیار ترسو بودن این جانور است.
وامواژه یا واژهٔ دخیل یا واژهٔ عاریتی به واژهای گفته میشود که از یک #زبان یا گویش دیگر به زبانی وارد شده باشد.
برای وامواژههای #اروپایی چند فرهنگِ لغت نوشته شدهاند که عکسهایشان را ضمیمهٔ این فرسته کردهام.
منابع عکسها (غیر از یک عکس): فرهاد قربانزاده
#وامواژه #فرهنگ #فارسی #اروپایی #زبان
در کتابهای کهن عبارت «قول جمهور» را زیاد میبینید.
این عبارت در زمانهٔ ما یعنی همان «نظر اکثریت»، یعنی نظری که اکثر صاحبنظران با آن همعقیدهاند.
از این عبارت وقتی استفاده میکنند که بخواهند دربارهٔ اختلافِنظرهای حول یک موضوع خیلی کرّ و فر نکنند و به نظر اکثریت اکتفا کنند.
دربارهٔ کلماتی مانند پاکبان یا روشندل باید جامعهشناسی #زبان را هم در نظر گرفت، یعنی باید شرایطی را که جامعه به ساخت یک واژهٔ جدید و جانشین کردن آن روی آورده پیش چشم داشت.
بیسواد و از آن بدتر بیشعور خطاب کردن کسانی که این کلمات را به کار میگیرند، از نظر من دور از انصاف است.
@Hosseinzadeh
در #عربی «کثیف» یعنی متکاثف، یعنی چیزی که اجزائش در هم فشرده شدهاند، تقریباً مترادف «غلیظ».
اما در #فارسی کثیف یعنی چرک، آلوده، ناتمیز.
بعضی اشتراکات زبانها و فرهنگها خیلی جالبند. منظورم کلمات مشترک نیست؛ مفاهیم مشترک است. مثلا مقطع زمانی ۷ روزه در خیلی از فرهنگها وجود دارند. Week، اسبوع، هفته و …. عجیب است که بازهٔ ۸ روزه یا ۱۰ روزه وجود ندارند و اکثراً ۷ روزهاند.
امروز هم موردی به ذهنم رسید. در #فارسی «خوش» میاید. مثلا «خوشم آمد». در #ترکی هم «خوش» میاید. مثلا «خوشوم گلدی».
نمیدانم این نوع اشتراکهایی که گفتم (هفته و آمدن خوش) اشتراک زبانی حساب میشوند یا فرهنگی ولی بسیار جالبند.
#زبان #فرهنگ
@RezaHoss
علتش اصطلاحاً همگونی واکهای است که در آن یک واکه از واکهٔ قبل یا بعدش تأثیر میپذیرد.
در مثالهای شما هم فتحه از حرف ساکنِ بعدش متأثر شده و به کسره تبدیل گشته است.
@danialbehzadi @drcode
در زبان گاهی برخی ترکیبات (مثل همین پاکبان) برخلاف قاعده ساخته میشوند و نمیتوان آن را غلط دانست.
برای مثال کلمهٔ «یارانه» هم برخلاف قواعد ساخته شده، اما غلط نیست.
اگر پاکدل را غلط بدانیم، باید یارانه را هم غلط بدانیم.
@danialbehzadi @Haghighi @mat @avds @arashe22Rm
در فعل امر «بده» نیز «ه» ملفوظ است، اما در زبانشناسی فرایندی وجود دارد بهنام فرایند واجی حذف که ریشه در اقتصاد زبانی یا کمکوشی زبانی دارد.
از همینروست که حرف «ه» را با اینکه باید تلفظ کنیم، اما نمیکنیم.
@danialbehzadi @Haghighi @mat @avds @arashe22Rm
جسارتاً «دِه» در این کلمه، بن مضارع از مصدر «دادن» است.
بنابراین تلفظ آن در فارسی معیار با های ملفوظ یعنی بهصورت /deh/ درست است.
@cia_wash @arashe22Rm
یاء نکره غیر از کسرهٔ اضافه است.
ظاهراً شما این دو را با هم خَلط کردهاید.
۱. کلمات ختمشده به âh مانند آگاه
۲. کلمات ختمشده به uh مانند: گروه
۳. کلمات ختمشده به ih مانند: توجیه
۴. کلمات ختمشده به ah مانند: نوزده
۵. کلمات ختمشده به eh مانند: روزبه
۶. کلمات ختمشده به oh مانند: توجه
۷. کلمات ختمشده به leyh یا layh مانند: مضافالیه یا مضافعلیه
۸. کلمات ختمشده به های پایانیِ ملفوظِ ماقبلساکن، مانند فقه.
های ملفوظ چیست؟
صامت (همخوان) "h" است که در پایان برخی واژهها به شکل «ه» میآید.
کلماتی را که به این صامت ختم میشوند بر اساس صدای پایانیشان میتوان به ۸ دسته تقسیم کرد.