یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
دیوانگان بندی زنجیرها دریدند

بس احتیاط کردیم تا نشنوند ایشان
گویی قضا دهل زد بانگ دهل شنیدند

جان‌های جمله مستان دل‌های دل پرستان
ناگه قفس شکستند چون مرغ برپریدند

مستان سبو شکستند بر خنب‌ها نشستند
یا رب چه باده خوردند یا رب چه مل چشیدند

من دی ز ره رسیدم قومی چنین بدیدم
من خویش را کشیدم ایشان مرا کشیدند

آن را که جان گزیند بر آسمان نشیند
او را دگر که بیند جز دیده‌ها که دیدند

یک ساقیی عیان شد آشوب آسمان شد
می تلخ از آن زمان شد خیکش از آن دریدند

#مولانا

ای خداوند یکی یار جفاکارش ده
دلبری عشوه ده سرکش خون خوارش ده

تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده

#مولانا

@danialbehzadi
فکر می‌کنم اسطوره هم عربی باشه
در فارسی افسانه/فسانه به کار می‌رفته

«فسانه عاشقان خواندم شب و روز
کنون در عشق تو افسانه گشتم»
#مولانا

اسطوره معرب واژه historia در یونانیه و تو فارسی مدت زیادی نیست که وارد شده

آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو
وان یار و همدم را بگو مستان سلامت می‌کنند

#مولانا

ما خرابیم و خرابات ز ما شوریده‌ست
گنجِ عیشیم اگر چند در ایـــن ویرانیم

#مولانا

وگر شهری بدم ویرانه گشتم...
#مولانا

مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو برگیر و نگهدار مرا

اگرم زار کشی میکش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا
#خواجو

مرا یارا چنین بی‌یار مگذار
ز من مگذر مرا مگذار مگذار

به زنهارت درآمد جان چاکر
مرا در هجر بی‌زنهار مگذار
#مولانا

اندر دو جهان دلبر و یارم تو بسی♥️

#مولانا

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
بنده طلعت آن باش که آنی دارد

#حافظ

ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان

#مولانا

#شعر

@ayda1986
ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن

#مولانا

ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده
اندیشه تو هر دم در بنده اثر کرده
ای هر چه بیندیشی در خاطر تو آید
بر بنده همان لحظه آن چیز گذر کرده
از شیوه و ناز تو مشغول شده جانم
مکر تو به پنهانی خود کار دگر کرده
بر یاد لب تو نی هر صبح بنالیده
عشقت دهن نی را پرقند و شکر کرده
از چهره چون ماهت وز قد و کمرگاهت
چون ماه نو این جانم خود را چو قمر کرده
خود را چو کمر کردم باشد به میان آیی
ای چشم تو سوی من از خشم نظر کرده
از خشم نظر کردی دل زیر و زبر کردی
تا این دل آواره از خویش سفر کرده

#مولانا

@ayda1986

پوشیده چون جان می‌روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی، ای رونق بستان من

چون می روی بی‌من مرو، ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو، ای مشعل تابان من

#مولانا

اسم شاعر جا نشد.
#مولانا

@ayda1986
می‌تونی بگی:

چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی 😂
نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی

#مولانا

خنک آن قمار بازی، که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچَش اِلّا، هوسِ قمار دیگر....

#مولانا

عاقل از ما می‌رمد، دیوانه هم

#مولانا

‌
رنج تو بر جان ما بادا ،

مبادا بر تنت ...

#مولانا

کتبُ العشقُ بأنّي بِهَوَیَ العاشقِ أعلَم
‏فَإلیهِ نَتَراجَع، و إلیهِ نَتَحاکَم...
‏عشق برایم نوشت که من از احوال عاشق آگاه‌ترم؛ پس به او رجوع می‌کنیم، و از او حکم می‌خواهیم.
حضرت #مولانا

اما بهار من تویی
من ننگرم در دیگران

#مولانا

‏هر لحظه زِ گَردون بِرَسَد بانگْ که ای گاو
ما راهِ سَعادت بِنِمودیم، تو دانی
‎#مولانا

بزرگوار اعصاب نداشته😂😂