یکی از تعابیری که معنای مَجازی دارد و من به آن علاقه دارم «سرکه فروختن» است.
یعنی چی؟
یعنی برایم اخم کرد، رو ترش کرد.
مثال:
رفتم دیدن دانیال. نمیدانی چه سرکهای به ما فروخت!
یعنی نمیدانی چه قیافهای برای ما گرفت و چه اخم و تخمی کرد.
یکی از تعابیری که معنای مَجازی دارد و من به آن علاقه دارم «سرکه فروختن» است.
یعنی چی؟
یعنی برایم اخم کرد، رو ترش کرد.